۱۳۹۴/۱۰/۲۸، ۱۰:۲۲ ق.ظ
در این مبحث دوستان توجه کنند که بین صفر کردن دوربین و هم محور کردن دوربین تفاوت بسیاری است که در این تاپیک به اون میپردازیم
برای سلاحهاییکه بصورت کاملا تخصصی برای تکتیراندازی لانگ رنج طراحی و ساخته شده اند صفر کردن دوربین به هیچ عنوان معنی ندارد و باید دوربین رو باسلاح هم محور کنید ولی این بدان معنی نیست که برای دیگر سلاح ها این امر امکان پذیر نباشد ولی اولین شرط در هم محور کردن دوربین باسلاح کالیبره کردن دوربین برای سرعت دهانه سلاح مورد نظر است که در این تاپیک به مسائل مربوط به ان میپر دازیم.
در سلاحهاییکه دوربین بدون کالیبراسیون در انها صفر شده امکان تیراندازی دقیق در لانگ رنج وجود ندارد و قابلیت برد مفید سلاح نسبت به توان واقعی سلاح بشدت کاهش پیدا میکند و تیرانداز فقط در محدوده برد صفر شده دوربین میتواندوهدف را بزند و هر مقدار از برد صفر دوربین فاصله بگیرد امکان زدم هدف مشگلتر و بعضا غیر ممکن خواهد بود ، اما دردوربین کالیبره شده باسلاح ،دوربین قابلیت صفر شدن در تمام مسافت ها رو در زمان شلیک داره و فقط با مرکز رتیکل ،هدف گیری انجام میشود و نیازی به محاسبات میلدات در زوم های مختلف مرتفع میشود و تیرانداز این امکان رو دارد که هر بردی را با دقت و با کمترین خطا هدف گیری و شلیک کند.
این توضیحات مختضر رو براتون گفتم که مقدمه ای باشه برای توضیح کامل این مسئله که بسیار مهم است در ارسالهای بعدی به روشهای صفر کردن و هم محور کردن میپر دازیم
ادامه دارد......
ا
دراین ارسال صفر کردن دوربین رو به لحاظ تکنیکی بررسی میکنیم
دوستان توجه داشته باشند که در صورت استفاده از تکنیک صفر کردن تیرانداز فقط در بردی که دوربین را صفر کرده میتونه با مرکز رتیکل هدف را بزنه و در بردهای دیگر ، بخصوص بردهای بالاتر از صفر دوربین، باید با توسل به میلدات ان هم در یک زوم کاملا مشخص اقدام به کرفتن افت تیر کنه که هر مقدار که زوم بالاتر میره و برد افزایش پیدا میکنه ،خطا در این روش بالاتر میره و زدن هدف به مراتب سختر و بعضا غیرممکن خواهد بود ودلیل این امر اینه که چون هر مقدار از زمان شلیک بیشتر بگذره افت تیر باشدت بیشتری اتفاق میافته و در بردهای بلند افت تیر از سانتیمتر و دسی متر فراتر رفته و در حد متراژ افت تیر خواهیم داشت به عنوان مثال اگر یک سلاح کالیبر 270 رو شما در 200 متری صفر کنید حد اکثر مسافتی که میتونید بزنید 400 متری خواهد بود و مسافت بالاتر برای متبحر ترین تیراندازان غیر ممکن خواهد بود چرا که افت تیر از 300 متری تا 400 متری بیش از یک متر خواهد بود در حالیکه افت تیر در 300 متری 34 سانتی متر است و افت تیر در 100 متر های بعدی بصورت تصاعدی بالا خواد رفت و همین مطلب ضرورت کالیبره کردن دوربین و هم محور کردن ان رو برای سلاح ایجاب میکنه چرا که در حالت هم محوری تیرانداز امکان صفر کردن دوربین خود را برای هربردی در لحظه شلیک را دارد و میتواند در هر بردی و هر زومی از دوربین، با مرکز رتیکل هدف را بزند و کاملا از شر محاسبات میلدات در برد ها و زومهای مختلف رها میشود.
ادامه دارد.......
خوشبختانه با وجود دوربین های تاکتیکال موجود در کشور براحتی میتوان این گونه دوربین ها رو برای هر اسلحه گلوله زن کالیبر کرد .
این مطلب را در ابتدا گفتم تا مشخص شود که اگر بخواهید دوربین خود را بجای صفر کردن هم محور کنید باید قبل از این کار دوربین را با کالیبر و گرین گلوله کالیبره کنید در غیر این صورت هم محور کردن معنی ندارد.
ابتدا تفاوت این دو حالت را بررسی میکنیم.
در صفر کردن تیر انداز دوربین خود را در یک مسافت کاملا مشخص مثلا 200 متری اصطلاحا صفر میکند و مسافت های دیگر را با استفاده از میلدات تصحیح افت تیر میکند که مهمترین عیب این روش محدودیت در برد تیر اندازی میباشد که در این حالت تیر انداز حد اکثرمسافت 350 تا 400 متری بصورت دقیق میتواند بزند و در مسافت های بالاتر دقت از دست رفته و باعث اتلاف مهمات میشود .
در روش هم محور کردن در واقع دوربین شما با اسلحه در تمامی مسافت های مورد نیاز صفر است و برای هدف قرار دادن ، کافیه طبلکه برد را روی مسافت مورد نظر قرار داده و با مرکز رتیکل هدف را نشانه روی کنید و دیگر لازم نیست برای گرفتن افت تیر متوسل به میل دات شوید .
در واقع با روش هم محور کردن برد مفید سلاح خود را به مقدار قابل توجهی افزایش میدهید.
لازم به ذکر است pcp سوار های عزیز هم میتوانند برای سلاح خود از روش هم محور کردن بهره ببرند و این روش مختص گلوله زنی نیست
در ادامه بحث هم محور کردن و تفاوت اون با تکنیک صفر کردن دوربین لازمه موارد اختصاصی از بالستیک یک سلاح گلوله زن با کالیبر های متداول در ایران مانند 270 و کالیبر 8 میلیمتری را بررسی کنیم تا درک کاملاً بهتری از زمان پرواز گلوله و افت آن در مسافت مختلف داشته باشیم.
به طوری کلی فارغ از سرعت و کالیبر گلوله ، افت گلوله بستگی کامل به شتاب ثقل زمین یا همان جی دارد و کالیبر و وزن مرمی هر مقدار که باشد تاثیری در آهنگ افت تیر ندارد در واقع افت تیر دقیقا از الگوی سقوط آزاد تبعیت میکند البته ناگفته نماند که اوج گیری گلوله به لحاظ مقدار اوج گیری و زمان آن از این قاعده مستثنی میباشد و بستگی به زاویه پرتاب و سرعت گلوله دارد. برای روشن تر شدن مطلب به مثال زیر توجه نمایید
فرض کنید 5 اسلحه با کالیبر های مختلف و انرژی های مختلف از تفنگ بادی 5.5 گرفته تا یک اسلحه پر قدرت کالیبر 50 موازی با سطح افق قرار گرفته باشند و در ضمن سطح زمین نیز کاملا مسطح باشد ، در این شرایط اگر هر 5 اسلحه هم زمان شلیک کنند تمامی گلوله های شلیک شده تقریبا هم زمان به زمین بر خورد خواهند کرد منتهی آنکه سرعت بیشتری دارد در مسافت دورتری به زمین میخورد.
ادامه دارد .......
سقوط آزاد در واقع یک حرکت با شتاب ثابت میباشد که مقدار شتاب آن دقیقا برابر با شتاب ثقل زمین یا همان جی برابر میباشد یعنی اگر جسمی را از ارتفاع معینی از حالت سکون رها کنیم سرعت گرفته و هرچه زمان میگذرد بر سرعت افزوده میشود که البته با یک آهنگ ثابت سقوط میکند که مقدار این افزایش سرعت تقریبا برابر با 9.8 متر بر ثانیه میباشد البته توجه داشته باشید این افزایش سرعت تا وقتی انجام میشود که متحرک اصطلاحا به سرعت حد برسد که علت آن مقاومت هوا میباشد که مقدار سرعت حد 250 کیلومتر بر ساعت میباشد که در بحث ما سرعت حد جایی ندارد صرفا جهت اطلاع دوستان عنوان شد.
حال برمیگردیم به بحث افت گلوله ، زمانیکه شما طبلکه برد خود را جهت افزایش برد زیاد میکنید در واقع دارید زاویه پرتاب گلوله را نسبت به افق افزایش میدهید که در این حالت تقریبا نیمی از مسیر پرتاب گلوله در جهت صعودی رو به بالا میباشد و وقتی گلوله در نیمه راه به سقف پرواز خودش میرسد در لحظه کوتاه در نقطه اوج ثابت میماند و سپس از ان نقطه به بعد دقیقا با الگوی سقوط آزاد به سمت هدف شروع به افت یا سقوط میکنه مثلا اگر هدفی رو در 1000 متری بخواهید هدف قرار بدید تا حدود 500 متری گلوله اوج میگیره و از 500 متری در نقطه اوج شروع به افت میکنه تا به هدف اصابت کنه دوستان توجه داشته باشند که زمان اوج گیری با زمان سقوط در هر نقطه از مسیر با نقطه متقارن خودش در خط سیر گلوله برابره.
یعنی مثلا زمان اوج تا 200 متری با زمان افت از 800 تا 1000 متری برابر و یا زمان اوج گیری تا 400 متری با زمان سقوط از 600 متری تا 1000 متری برابره.
امیدوارم که منظورم رو خوب بیان کرده باشم ، البته اگر کسی تا اینجا ابهامی داره مطرح کنه تا رفع ابهام بشه.
ادامه دارد.........
در ادامه بحث بالستیک گلوله باید عرض کنم که دوستان توجه داشته باشند که مهمترین بخش در این قسمت درک مولفه های سرعت به لحاظ برداری میباشد
از دید گاه فیزیکی سرعت یک کمیت برداری میباشد و نه اسکالر، بنا به تعریف در فیزیک به کمیتی برداری گفته میشود که در عین داشتن اندازه و مقدار ، جهت هم داشته باشه و جهت اون کاملا مشخص باشه که در حالت خاص بحث ما ، سرعت گلوله کاملا مصداق یک کمیت برداریه.
برای تحلیل بردار سرعت در پرتاب گلوله از سلاح ، ما نیاز داریم که این بردار را به دو بردار با مولفه های افقی و عمودی تقسیم میکنیم که در این حالت مولفه عمودی بردار سرعت باعث اوج گیری گلوله و مولفه افقی آن در واقع همان سرعت خطی گلوله است که باعث طی شدن مسیر گلوله تا هدف میباشد.
برای تجزیه بردار سرعت به دو مولفه برداری عمودی و افقی ، به صورت زیر عمل میکنیم.
مولفه عمودی عبارت است از مقدار عددی سرعت رهایی گلوله از لوله، ضرب در سینوس زاویه پرتاب ،که جهت آن عمود بر افق و رو به بالا میباشد.
مولفه افقی عبارت است از مقدار عددی سرعت رهایی گلوله از لوله ،ضرب در کسینوس زاویه پرتاب ، که جهت آن دقیقا موازی با افق و رو به جلو میباشد.
در پست بعدی محاسباب واقعی را بصورت مثال انجم میدهیم تا این قسمت درست درک شود.
ادامه دارد.......
در این پست سعی بر این دارم که محاسبات بالستیک را در قالب مثال های ملموس و واقعی برای عزیزان ارایه کنم تا به نسبت درک درستی از بالستیک گلوله داشته باشیم.
در سلاحی با کالیبر 270 صرف نظر برند سلاح سرعت گلوله مربوط به فشنگ میباشد در این مثال فشنگ وینچستر 270 با وزن مرمی 150 گرین را مورد مطالعه قرار میدهیم
سرعت اولیه مرمی در این نوع فشنگ 960 متر بر ثانیه میباشد که به نسبت کالیبر های نزدیک به خودش از سرعت نسبتا بالایی برخورداره و در واقع یک فشنگ پر سرعت محسوب میشود و اگر شما دوربین خود را با این نوع فشنگ در مسافت 200 متری صفر کرده باشید ، در 100 متری گلوله 3.9 سانتیمتر سر میکند و در 300 متری افتی معادل 21.5 سانتیمتر خواهید داشت ، حال با داشتن این داده ها میخواهیم زمان پرواز گلوله را در مسافت های 100، 200 و 300 متری محاسبه می کنیم البته در این محاسبه زاویه پرتاب را هم نسبت به افق حساب میکنیم.
لازم به ذکر است که داده های فوق از کاتالوگ فرانکونیا ، بخش مهمات استخراج گردیده است.
اولین قدم در این محاسبات بدست آوردن مولفه عمودی سرعت میباشد تا مشخص شود گلوله در جهت عمودی با چه سرعتی رو به بالا پرتاب میشود که میتواند خود را به 3.9 سانتیمتر بالاتر از افق شلیک .
با استفاده ازفرمول سقوط آزاد که به فرمول محاسبه ارتفاع مستقل از زمان معروف است داریم v^2=2gh در این محاسبه از مقاومت هوا صرف نظر شده و مقدار عددی gرا برابر با 9.8 متر بر مجذور ثانیه در نظر گرفته ایم، با جاگذاری داده ها در فرمول فوق داریم v^2=2*9.8*.035 که با انجام محاسبه فوق مقدار سرعت گلوله که رو به بالا گلوله را پرتاب میکند مقدار 0.828 متر بر ثانیه بدست می آید .
حال با داشتن مولفه عمودی سرعت با استفاده از فرمول سقوط آزاد که وابسته به زمان است زمان اوج گیری گلوله در 100 متر اول محاسبه میشود و فرمول از این قرار استh=1/2 gt^2 که در این فرمول t زمان است و h ارتفاع اوج گیری که برابر 3.5 سانتیمتر است با جاگذاری داریم 0.035=1/2*9.8*t^2 که در این محاسبه مقدار عددی زمان پرواز تا صد متر اول 0.087 ثانیه و یا به عبارت دیگر 87 میلی ثانیه بدست می آید با دو برابر کردن این مقدار زمان 200 متر بدست میآید و بطریق مشابه زمان 300 متری را هم میتوانید حساب کنید که بعد از محاسبه برای 300 متری زمان 303 میلی ثانیه بدست میآید.
در پست بعدی زاویه پرتاب همین مثالی که ذکر شد را انجام میدهیم.
ادامه دارد.........
در ادامه مبحث بالستیک در این پست روش محاسبه زاویه پرتاب گلوله از سطح افق را نشان میدهیم
برای اندازه گیری زاویه پرتاب باید متوسل به مثلثات شویم و با داشتن مولفه افقی و یا مولفه عمودی بر دار سرعت براحتی زا ویه پرتاب گلوله قابل محاسبه است
همانطور که در پست های اول این مبحث خدمت دوستان عرض شد برای محاسبه زاویه به صورت زیر عمل میکنیم
مولفه عمودی بردار سرعت برابر است با سینوس زاویه پرتاب ضرب در سرعت اولیه گلوله یا به عبارتی همان سرعت دهانه اسلحه.
در مثالی که عنوان کردن سرعت دهانه 960 متر بر ثانیه مربوط به 270 وینچستر بود و لذا داریم
0.928 که مقدارمولفه عمودی سرعت تقسیم بر 960 که مقدار عددی آن میشود 0.0009667 که اگر از این عدد ارک سینوس بگیریم مقدار زاویه پرتاب 0.055 درجه بدست میآید.
لذا دوستان توجه داشته باشند که مقدار این زاویه نسبت به افق چقدر کوچک است و لی همین مقدار کوچک در 200 متری افت تیر را تصحیح میکند و از آنجاییکه در مسافت های دور تر افت تیر بصورت تصاعدی افزایش دارد( و البته با شتاب و آهنگ ثابت ) ، اگر گلوله ای رسام را برای یک هدف در 1000 متری شلیک کنید از منظر تیر انداز خواهید دید گلوله با یک شتاب کند شونده صعود میکند و لحظه ای در سقف پرواز خود ثابت میماند و سپس با شتاب تند شونده ای سقوط و یا به عبارت دیگر افت میکند و در مسافت های بلند مانند لانگ رنج ، سقف پرواز گلوله به 10 الی 15 متر هم می رسد و زمان پرواز گلوله از شلیک تا هدف به 2 تا 3 ثانیه هم میرسد ودر این گونه مسافت ها امکان ندارد تیر انداز بتواند با میلدات تصحیح افت تیر کند و لذا لزوم کالیبراسیون دوربین و هم محور کردن آن بجای صفر کردن دوربین یک ضرورت انکار ناپذیر است که در پست های بعدی به مبحث هم محور کردن در دوربین های تکتیراندازی نظامی میر دازیم. و در نهایت روشی را که میتوان دوربین تاکتیکال جنرال را برای سلاح خود کالیبره کرد را پیگیری میکنیم.
ادامه دارد........
قبل از آنکه مبحث هم محور کردن در سلاح تکتیراندازی را مطرح کنیم لازم است که شرایط یک تکتیرانداز را صرفا فقط از نظر هدف گیری و شلیک و شرایط بالستیک که برای شلیک گلوله توسط یک اسنایپر حرفه ای ایجاد میشود را تحلیل کنیم.
دوستان توجه داشته باشند در این تحلیل ما کاری به استتار و دیگر ملزومات اسنایپر نداریم فقط از منظر هدف گیری و افت تیر و شلیک از ناحیه اسنایپر موضوع را بررسی میکنیم
در میدان جنگ یک اسنایپر وقتی برای محاسبات بالستیک گلوله ندارد و لذا باید از سیستمی بهره ببرد که کمترین زمان را برای هدف گیری و شلیک صرف کند ، پس بنابر این کار یک تکتیرانداز در میدان جنگ محدود میشود به تخمین مسافت ،قرار دادن طبلک برد دوربین روی مسافت مورد نظر ، هدف گیری با مرکز رتیکل و آتش و البته ناگفته نماند که دریفت باد را هم با طبلک سمت و یا خط (یا خطوط افقی رتیکل دوربین ) افقی دوربین تصحیح نماید که در این صورت تکتیرانداز نیاز مند دوربینی میباشد که با سلاح طوری کالیبره باشد که نیازمند شمردن کلیک طبلک نباشد به عبارت دیگر اصلاح افت تیر در مسافت های مختلف بر روی طبلک برد از قبل پیش بینی شده باشد .
در واقع تکتیرانداز در هر مسافتی که بخواهد هدف را بزند بلافاصله با قرار دادن طبلک دوربین روی مسافت هدف، دوربین خود را برای آن مسافت صفر کرده و بعد اقدام به شلیک میکند یعنی دوربین اسلحه تکتیرانداز قابلیت صفر شدن در تمام مسافت ها را با چرخاندن طبلک برد در هر مسافتی را دارد.
در این حالت است که دوربین کالیبره شده تکتیرانداز در هر زومی که باشد مرکز رتیکل آن در هر مسافتی صفر است و تیرانداز نگران خطا در زوم های متفاوت نیست زیرا شاخص هدف گیری مرکز رتیکل است نه میلدات دوربین ، به همین دلیل است که معمولا اینگونه دوربینها که کاملا بصورت اختصاصی برای اسلحه ای با کالیبر معین و گرین معین کالیبره شده اند دارای میلدات نمی باشند و میلبار هایی که در این گونه دوربین ها تعبیه شده صرفا برای تخمین مسافت است نه شاخص هدف گیری.
بنابر این صفر کردن در این حالت معنی ندارد و اصطلاح هم محور کردن برای این دوربین های کالیبره شده کاملا گویای روش تنظیم آن با سلاح است که در پست بعدی به آن میپردازیم.
ادامه دارد.......
در راستای ادامه مبحث هم محور کردن دوربین با سلاح تکتیر اندازی در این پست روش و تکنیک آنرا پیگیری میکنیم
دوستان توجه داشته باشند که این کار همانطور که قبلا هم ذکر شد در صورتی امکان پذیر است که دوربین برای سلاح ازنظر کالیبر و گرین گلوله کاملا کالیبره شده باشد در غیر این صورت هر گونه تلاشی برای هم محور کردن دوربین با سلاح بی معنی و بی اثر خواهد بود.
برای توضیح این روش سلاح معروفی که اکثر دوستان با آن آشنایی کامل دارن را به عنوان مثال ذکر میکنیم و برای دیگر سلاح های تک تیر اندازی روش همین است و اصول کلی آن در تمام سلاح ها یکسان است.
ما روش هم محور کردن SVD را توضیح میدهیم دوستان با درک درست آن هم محور کردن بقیه سلاح های دیگر را بخوبی درک خواهند کرد.
به طور کلی در صورتیکه با هر سلاحی مثلا در مسافت معینی به سیبل شلیک کنید قطعا گلوله ها به صورت گروپ در سیبل نسبت به همدیگر بر خورد خواهند کرد خوب این نکته را همه میدانیم و طبعا هرچه که تیراندازی با دقت بیشتری انجام شود و در عین حال سلاح هم دقت بالاتری داشته باشد این گروپ کوچکتر خواهد بود .
حال نکته مهم این است که در صورت شلیک 3 تیر ، در صورتیکه این سه شلیک دقیق انجام شود محل برخورد گلوله ها در سیبل یک مثلث را تشکیل میدهند حال هر چقدر این مثلث به مثلث متساوی الاضلع نزدیکتر باشد تیر اندازی با دقت بالاتری انجام شده و هر چقدر این مثلث کوچکتر باشد معنی آن اینست که سلاح دقیق تری در اختیار داریم البته بدیهی است که با بالاتر رفتن مسافت تیر اندازی مثلث هم بزرگتر خواهد شد و ملاک ما برای هم محور کردن به لحاظ نقطه برخورد گلوله ها همین مرکز مثلث خواهد بود.
حال فرض کنید با svd سه گلوله در مسافت 200 متری شلیک کردیم و یک مثلث متساوی الاضلاع در سیبل تشکیل شده باشد ، حال دقیقا مانند تکنیک صفر کردن دوربین ، با استفاده از طبلک های سمت و برد شاخص هدف گیری دوربین svd را که علامت هشتی اول باشد را به مرکز مثلث بر روی سیبل منتقل میکنیم تا اینجا 90 در صد کار هم محور کردن سلاح انجام شده است و فقط کافی رینگ شماره گذاری روی طبلک سمت را به روی عدد صفر و رینگ شماره گذاری طبلک برد روی عدد 2 که نمایانگر 200 متری است منتقل کرده و در جای خودشان فیکس کنیم.
برای انجام اینکار روی هر طبلک دو عدد پیچ قرار دارد که با شل کردن آنها رینگ های شماره گذاری رو طبلک آزاد شده و براحتی بروی هر عددی قابل انتقال میشوند ،
و بعد از انتقال رینگ طبلکها کافیه پیچها رو مجددا سفت کنید که تا اینجا کار هم محور کردن تمام است و دوربین در تمام مسافت های ممکن صفر است.
در پست بعدی روش کالیبره کردن دوربین های تاکتیکال را با سلاح بررسی میکنیم
ادامه دارد......
هدف از محاسبات بالستیک بدون در نظر گرفتن مقاومت هوا صرفا برای درک درست این فرآیند است چرا ؟ چون تا زمانیکه این فرآیند درست درک نشود ،در درک درست مسیر بالستیک در واقعیت دچار مشگل میشویم هدف از ارسال پست های محاسبات بالستیک صرفا برای روشن تر شدن این مفهوم در پرتابه ها بود وگرنه در واقعیت ، مقاومت هوا به حدی موثر است که چشم پوشی از آن برابر است با عدم اصابت تیر به هدف و ساده ترین اتفاق در مقاومت هوا که بسیار مشهود و ملموسه ایجاد دریفت توسط باده که اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
همانطور که وعده داده بودم در این پست روش کالیبره کردن دوربین برای سلاح رو برای دوستان شرح میدم که از قدیم گفتن الوعده وفا
دوستان توجه داشته باشند که یک نکته بسیار مهم در مورد دوربین هدفگیری وجود داره که در مورد تمامی دوربین ها صدق میکنه و ربطی به نوع دوربین ،زوم و برند دوربین نداره و اون اینه که در هردوربینی تعداد کلیک تورت و ارزش مقدار اون در دوربینها کاملا مستقل از زوم دوربین میباشد و ارزش هر کلیک در دوربینهای 1/4 موا باهم برابره و هیچ ربطی به ارزش میلدات اونها نداره به عنوان مثال در دو دوربینی مثل سنتر پوینت و هاوک که ارزش میلدات اونها کاملا با هم متفاوته ، ارزش کلیک تورت اونها کاملا با هم برابره و تفاوتی باهم ندارند (البته مدل هایی از دوربین های هاوک که ارزش کلیک تورت اونها همان 1/4 moa است) .
بنابر این برای برد های مختلف که تفاوت ارزش کلیک در چیرگان ثبت شده برای تمامی دوربین هایی که ارزش کلیک 1/4 در واحد moa دارند با هاوک برابره و فرقی با هم ندارند.
با درک این مقدمه حالا به روش کالیبره کردن میپردازیم که بسیار اسان و قابل انجامه.
ابتدا یک کاغذی که دارای برچسب میباشد تهیه میکنیم که اون رو میتونید از لوازم التحریر فروشی تهیه کنید و اون رو به پهنای 5 الی 6 میلیمتر و به طول دقیقا محیط تورت برد ببرید و با دقت به روی محیط تورت برد دوربین منطبق کنید ، طوریکه دقیقا لبه پایینی این نوار کاغذی مقابل درجه های تورت قرار بگیرد ودقیقا از روی درجه های تورت، لبه کاغذ رو با مدادی که نوک ظریف دارد علامت گذاری کنید .
وقتی که کل نوار کاغذ برچسب دار علامتگذاری شد ، شما یک حلقه ای دقیقا مشابه حلقه فابریک تورت دوربین دارید که میتوانید هر بردی رو روی اون ثبت کنید و فقط کافیه تعداد کلیک های هر بردی رو از روی جدول تیر نرم افزار بدست بیارید و روی نوار کاغذی ثبت کنید مثلا اگر دوربین در 20 متری صفر میکنید یکی از درجه ها رو 20 متر علامت گذاری کنید و بقیه مسافتها رو نسبت به 20 متری ،براساس تعداد کلیک تورت برد ، از جدول تیر استخراج کنید ودقیقا با شمارش درجه ها روی نوار کاغذی که هرکدام برابر یک کلیک میباشد رو در جای خود روی نوار بادقت و ظرافت تمام بنویسید .
حالا با دقت نوار را روی تورت برد طوری بچسبانید که درجه های روی تورت با درجه های روی کاغذ دقیقا روبروی هم باشند و حال کافیه که دوربین و سلاح رو روی یک برد دلخواه صفر کنید وبا شل کردن رینگ تورت، اون مسافت مورد نظر را که در اون مسافت دوربین را صفر کرده اید مقابل شاخص تورت برد قرار دهید و رینگ رو در جای خودش ثابت کنید و کار تمام است .
در این حالت دوربین شما با سلاح هم محور شده و کافیه که در هر بردی ،تورت رو روی اون برد قرار دهید وبا مرکز رتیکل در هر زوم دلخواهی هدف خود را بزنید.
و از شر محاسبات میلدات در زوم های مختلف جهت گرفتن افت تیر خلاص شوید .
اگر سلاحتون بادیه با نرم افزار چیرگان این کار رو انجام بدید و اگر سلاحتون گلوله زنیه با نرم افزار استر لاک انجام بدید .
البته نکات ریزی در انجام اون هست که در پست بعدی براتون میگم انشاالله
ادامه دارد.......
در حالت عادی مثلا در یک سلاح 270 در صورتیکه دوربین خودتون رو در فاصله 200 متری صفر کرده باشید صفر نزدیک در حدود 25 تا 30 متری واقع میشه و حالا هرمقدار صفر دور رو در مسافت بالاتر در نظر بگیرید صفر نزدیک به سلاح نزدیکتر و نزدیک تر میشه و بعبارت دیگر هر چقدر زاویه پرتاب یک پرتابه از سطح افق بیشتر بشه صفر نزدیک به سلاح نزدیک تر میشه.
حالا شما حالت خاص پرتاب خمپاره رو در نظر بگیرید که دارای سیستم اپتیکی تحت عنوان زاویه یاب هست که در این حالت زاویه پرتاب از45 درجه بیشتر است که صفر نزدیک مجازی داریم که در واقع عقب تر از دهانه شلیک واقع میشه. والبته هرچقدر زاویه پرتاب رو بیشتر کنید صفر مجازی عقب تر واقع میشه با این تفاوت که تغییرات در اینجا مانند صفر نزدیک حقیقی در سلاح های گلوله زن، در حد چندین متر نیست و تغییرات در اینجا به سانتیمتر و میلیمتر محدود میشه.
البته یک مثال جالبتر هم داریم که در مورد موشک انداز ار پی جی 7 صدق میکنه که یکی از دلایل اینکه دوربین ار پی جی 7 و یا دوربین توپ 106 میلیمتری
از کنار به سلاح متصل هستند همین صفر نزدیک مجازیه چون اگر کاملا بر روی سلاح واقع بشن ، بدنه سلاح مانع دید ایجاد میکنه و این در عمل قابل استفاده نیست.
توجه:
- نقل مطالب سایت فقط با ذکر منبع مجاز میباشد
برای سلاحهاییکه بصورت کاملا تخصصی برای تکتیراندازی لانگ رنج طراحی و ساخته شده اند صفر کردن دوربین به هیچ عنوان معنی ندارد و باید دوربین رو باسلاح هم محور کنید ولی این بدان معنی نیست که برای دیگر سلاح ها این امر امکان پذیر نباشد ولی اولین شرط در هم محور کردن دوربین باسلاح کالیبره کردن دوربین برای سرعت دهانه سلاح مورد نظر است که در این تاپیک به مسائل مربوط به ان میپر دازیم.
در سلاحهاییکه دوربین بدون کالیبراسیون در انها صفر شده امکان تیراندازی دقیق در لانگ رنج وجود ندارد و قابلیت برد مفید سلاح نسبت به توان واقعی سلاح بشدت کاهش پیدا میکند و تیرانداز فقط در محدوده برد صفر شده دوربین میتواندوهدف را بزند و هر مقدار از برد صفر دوربین فاصله بگیرد امکان زدم هدف مشگلتر و بعضا غیر ممکن خواهد بود ، اما دردوربین کالیبره شده باسلاح ،دوربین قابلیت صفر شدن در تمام مسافت ها رو در زمان شلیک داره و فقط با مرکز رتیکل ،هدف گیری انجام میشود و نیازی به محاسبات میلدات در زوم های مختلف مرتفع میشود و تیرانداز این امکان رو دارد که هر بردی را با دقت و با کمترین خطا هدف گیری و شلیک کند.
این توضیحات مختضر رو براتون گفتم که مقدمه ای باشه برای توضیح کامل این مسئله که بسیار مهم است در ارسالهای بعدی به روشهای صفر کردن و هم محور کردن میپر دازیم
ادامه دارد......
ا
دراین ارسال صفر کردن دوربین رو به لحاظ تکنیکی بررسی میکنیم
دوستان توجه داشته باشند که در صورت استفاده از تکنیک صفر کردن تیرانداز فقط در بردی که دوربین را صفر کرده میتونه با مرکز رتیکل هدف را بزنه و در بردهای دیگر ، بخصوص بردهای بالاتر از صفر دوربین، باید با توسل به میلدات ان هم در یک زوم کاملا مشخص اقدام به کرفتن افت تیر کنه که هر مقدار که زوم بالاتر میره و برد افزایش پیدا میکنه ،خطا در این روش بالاتر میره و زدن هدف به مراتب سختر و بعضا غیرممکن خواهد بود ودلیل این امر اینه که چون هر مقدار از زمان شلیک بیشتر بگذره افت تیر باشدت بیشتری اتفاق میافته و در بردهای بلند افت تیر از سانتیمتر و دسی متر فراتر رفته و در حد متراژ افت تیر خواهیم داشت به عنوان مثال اگر یک سلاح کالیبر 270 رو شما در 200 متری صفر کنید حد اکثر مسافتی که میتونید بزنید 400 متری خواهد بود و مسافت بالاتر برای متبحر ترین تیراندازان غیر ممکن خواهد بود چرا که افت تیر از 300 متری تا 400 متری بیش از یک متر خواهد بود در حالیکه افت تیر در 300 متری 34 سانتی متر است و افت تیر در 100 متر های بعدی بصورت تصاعدی بالا خواد رفت و همین مطلب ضرورت کالیبره کردن دوربین و هم محور کردن ان رو برای سلاح ایجاب میکنه چرا که در حالت هم محوری تیرانداز امکان صفر کردن دوربین خود را برای هربردی در لحظه شلیک را دارد و میتواند در هر بردی و هر زومی از دوربین، با مرکز رتیکل هدف را بزند و کاملا از شر محاسبات میلدات در برد ها و زومهای مختلف رها میشود.
ادامه دارد.......
خوشبختانه با وجود دوربین های تاکتیکال موجود در کشور براحتی میتوان این گونه دوربین ها رو برای هر اسلحه گلوله زن کالیبر کرد .
این مطلب را در ابتدا گفتم تا مشخص شود که اگر بخواهید دوربین خود را بجای صفر کردن هم محور کنید باید قبل از این کار دوربین را با کالیبر و گرین گلوله کالیبره کنید در غیر این صورت هم محور کردن معنی ندارد.
ابتدا تفاوت این دو حالت را بررسی میکنیم.
در صفر کردن تیر انداز دوربین خود را در یک مسافت کاملا مشخص مثلا 200 متری اصطلاحا صفر میکند و مسافت های دیگر را با استفاده از میلدات تصحیح افت تیر میکند که مهمترین عیب این روش محدودیت در برد تیر اندازی میباشد که در این حالت تیر انداز حد اکثرمسافت 350 تا 400 متری بصورت دقیق میتواند بزند و در مسافت های بالاتر دقت از دست رفته و باعث اتلاف مهمات میشود .
در روش هم محور کردن در واقع دوربین شما با اسلحه در تمامی مسافت های مورد نیاز صفر است و برای هدف قرار دادن ، کافیه طبلکه برد را روی مسافت مورد نظر قرار داده و با مرکز رتیکل هدف را نشانه روی کنید و دیگر لازم نیست برای گرفتن افت تیر متوسل به میل دات شوید .
در واقع با روش هم محور کردن برد مفید سلاح خود را به مقدار قابل توجهی افزایش میدهید.
لازم به ذکر است pcp سوار های عزیز هم میتوانند برای سلاح خود از روش هم محور کردن بهره ببرند و این روش مختص گلوله زنی نیست
در ادامه بحث هم محور کردن و تفاوت اون با تکنیک صفر کردن دوربین لازمه موارد اختصاصی از بالستیک یک سلاح گلوله زن با کالیبر های متداول در ایران مانند 270 و کالیبر 8 میلیمتری را بررسی کنیم تا درک کاملاً بهتری از زمان پرواز گلوله و افت آن در مسافت مختلف داشته باشیم.
به طوری کلی فارغ از سرعت و کالیبر گلوله ، افت گلوله بستگی کامل به شتاب ثقل زمین یا همان جی دارد و کالیبر و وزن مرمی هر مقدار که باشد تاثیری در آهنگ افت تیر ندارد در واقع افت تیر دقیقا از الگوی سقوط آزاد تبعیت میکند البته ناگفته نماند که اوج گیری گلوله به لحاظ مقدار اوج گیری و زمان آن از این قاعده مستثنی میباشد و بستگی به زاویه پرتاب و سرعت گلوله دارد. برای روشن تر شدن مطلب به مثال زیر توجه نمایید
فرض کنید 5 اسلحه با کالیبر های مختلف و انرژی های مختلف از تفنگ بادی 5.5 گرفته تا یک اسلحه پر قدرت کالیبر 50 موازی با سطح افق قرار گرفته باشند و در ضمن سطح زمین نیز کاملا مسطح باشد ، در این شرایط اگر هر 5 اسلحه هم زمان شلیک کنند تمامی گلوله های شلیک شده تقریبا هم زمان به زمین بر خورد خواهند کرد منتهی آنکه سرعت بیشتری دارد در مسافت دورتری به زمین میخورد.
ادامه دارد .......
سقوط آزاد در واقع یک حرکت با شتاب ثابت میباشد که مقدار شتاب آن دقیقا برابر با شتاب ثقل زمین یا همان جی برابر میباشد یعنی اگر جسمی را از ارتفاع معینی از حالت سکون رها کنیم سرعت گرفته و هرچه زمان میگذرد بر سرعت افزوده میشود که البته با یک آهنگ ثابت سقوط میکند که مقدار این افزایش سرعت تقریبا برابر با 9.8 متر بر ثانیه میباشد البته توجه داشته باشید این افزایش سرعت تا وقتی انجام میشود که متحرک اصطلاحا به سرعت حد برسد که علت آن مقاومت هوا میباشد که مقدار سرعت حد 250 کیلومتر بر ساعت میباشد که در بحث ما سرعت حد جایی ندارد صرفا جهت اطلاع دوستان عنوان شد.
حال برمیگردیم به بحث افت گلوله ، زمانیکه شما طبلکه برد خود را جهت افزایش برد زیاد میکنید در واقع دارید زاویه پرتاب گلوله را نسبت به افق افزایش میدهید که در این حالت تقریبا نیمی از مسیر پرتاب گلوله در جهت صعودی رو به بالا میباشد و وقتی گلوله در نیمه راه به سقف پرواز خودش میرسد در لحظه کوتاه در نقطه اوج ثابت میماند و سپس از ان نقطه به بعد دقیقا با الگوی سقوط آزاد به سمت هدف شروع به افت یا سقوط میکنه مثلا اگر هدفی رو در 1000 متری بخواهید هدف قرار بدید تا حدود 500 متری گلوله اوج میگیره و از 500 متری در نقطه اوج شروع به افت میکنه تا به هدف اصابت کنه دوستان توجه داشته باشند که زمان اوج گیری با زمان سقوط در هر نقطه از مسیر با نقطه متقارن خودش در خط سیر گلوله برابره.
یعنی مثلا زمان اوج تا 200 متری با زمان افت از 800 تا 1000 متری برابر و یا زمان اوج گیری تا 400 متری با زمان سقوط از 600 متری تا 1000 متری برابره.
امیدوارم که منظورم رو خوب بیان کرده باشم ، البته اگر کسی تا اینجا ابهامی داره مطرح کنه تا رفع ابهام بشه.
ادامه دارد.........
در ادامه بحث بالستیک گلوله باید عرض کنم که دوستان توجه داشته باشند که مهمترین بخش در این قسمت درک مولفه های سرعت به لحاظ برداری میباشد
از دید گاه فیزیکی سرعت یک کمیت برداری میباشد و نه اسکالر، بنا به تعریف در فیزیک به کمیتی برداری گفته میشود که در عین داشتن اندازه و مقدار ، جهت هم داشته باشه و جهت اون کاملا مشخص باشه که در حالت خاص بحث ما ، سرعت گلوله کاملا مصداق یک کمیت برداریه.
برای تحلیل بردار سرعت در پرتاب گلوله از سلاح ، ما نیاز داریم که این بردار را به دو بردار با مولفه های افقی و عمودی تقسیم میکنیم که در این حالت مولفه عمودی بردار سرعت باعث اوج گیری گلوله و مولفه افقی آن در واقع همان سرعت خطی گلوله است که باعث طی شدن مسیر گلوله تا هدف میباشد.
برای تجزیه بردار سرعت به دو مولفه برداری عمودی و افقی ، به صورت زیر عمل میکنیم.
مولفه عمودی عبارت است از مقدار عددی سرعت رهایی گلوله از لوله، ضرب در سینوس زاویه پرتاب ،که جهت آن عمود بر افق و رو به بالا میباشد.
مولفه افقی عبارت است از مقدار عددی سرعت رهایی گلوله از لوله ،ضرب در کسینوس زاویه پرتاب ، که جهت آن دقیقا موازی با افق و رو به جلو میباشد.
در پست بعدی محاسباب واقعی را بصورت مثال انجم میدهیم تا این قسمت درست درک شود.
ادامه دارد.......
در این پست سعی بر این دارم که محاسبات بالستیک را در قالب مثال های ملموس و واقعی برای عزیزان ارایه کنم تا به نسبت درک درستی از بالستیک گلوله داشته باشیم.
در سلاحی با کالیبر 270 صرف نظر برند سلاح سرعت گلوله مربوط به فشنگ میباشد در این مثال فشنگ وینچستر 270 با وزن مرمی 150 گرین را مورد مطالعه قرار میدهیم
سرعت اولیه مرمی در این نوع فشنگ 960 متر بر ثانیه میباشد که به نسبت کالیبر های نزدیک به خودش از سرعت نسبتا بالایی برخورداره و در واقع یک فشنگ پر سرعت محسوب میشود و اگر شما دوربین خود را با این نوع فشنگ در مسافت 200 متری صفر کرده باشید ، در 100 متری گلوله 3.9 سانتیمتر سر میکند و در 300 متری افتی معادل 21.5 سانتیمتر خواهید داشت ، حال با داشتن این داده ها میخواهیم زمان پرواز گلوله را در مسافت های 100، 200 و 300 متری محاسبه می کنیم البته در این محاسبه زاویه پرتاب را هم نسبت به افق حساب میکنیم.
لازم به ذکر است که داده های فوق از کاتالوگ فرانکونیا ، بخش مهمات استخراج گردیده است.
اولین قدم در این محاسبات بدست آوردن مولفه عمودی سرعت میباشد تا مشخص شود گلوله در جهت عمودی با چه سرعتی رو به بالا پرتاب میشود که میتواند خود را به 3.9 سانتیمتر بالاتر از افق شلیک .
با استفاده ازفرمول سقوط آزاد که به فرمول محاسبه ارتفاع مستقل از زمان معروف است داریم v^2=2gh در این محاسبه از مقاومت هوا صرف نظر شده و مقدار عددی gرا برابر با 9.8 متر بر مجذور ثانیه در نظر گرفته ایم، با جاگذاری داده ها در فرمول فوق داریم v^2=2*9.8*.035 که با انجام محاسبه فوق مقدار سرعت گلوله که رو به بالا گلوله را پرتاب میکند مقدار 0.828 متر بر ثانیه بدست می آید .
حال با داشتن مولفه عمودی سرعت با استفاده از فرمول سقوط آزاد که وابسته به زمان است زمان اوج گیری گلوله در 100 متر اول محاسبه میشود و فرمول از این قرار استh=1/2 gt^2 که در این فرمول t زمان است و h ارتفاع اوج گیری که برابر 3.5 سانتیمتر است با جاگذاری داریم 0.035=1/2*9.8*t^2 که در این محاسبه مقدار عددی زمان پرواز تا صد متر اول 0.087 ثانیه و یا به عبارت دیگر 87 میلی ثانیه بدست می آید با دو برابر کردن این مقدار زمان 200 متر بدست میآید و بطریق مشابه زمان 300 متری را هم میتوانید حساب کنید که بعد از محاسبه برای 300 متری زمان 303 میلی ثانیه بدست میآید.
در پست بعدی زاویه پرتاب همین مثالی که ذکر شد را انجام میدهیم.
ادامه دارد.........
در ادامه مبحث بالستیک در این پست روش محاسبه زاویه پرتاب گلوله از سطح افق را نشان میدهیم
برای اندازه گیری زاویه پرتاب باید متوسل به مثلثات شویم و با داشتن مولفه افقی و یا مولفه عمودی بر دار سرعت براحتی زا ویه پرتاب گلوله قابل محاسبه است
همانطور که در پست های اول این مبحث خدمت دوستان عرض شد برای محاسبه زاویه به صورت زیر عمل میکنیم
مولفه عمودی بردار سرعت برابر است با سینوس زاویه پرتاب ضرب در سرعت اولیه گلوله یا به عبارتی همان سرعت دهانه اسلحه.
در مثالی که عنوان کردن سرعت دهانه 960 متر بر ثانیه مربوط به 270 وینچستر بود و لذا داریم
0.928 که مقدارمولفه عمودی سرعت تقسیم بر 960 که مقدار عددی آن میشود 0.0009667 که اگر از این عدد ارک سینوس بگیریم مقدار زاویه پرتاب 0.055 درجه بدست میآید.
لذا دوستان توجه داشته باشند که مقدار این زاویه نسبت به افق چقدر کوچک است و لی همین مقدار کوچک در 200 متری افت تیر را تصحیح میکند و از آنجاییکه در مسافت های دور تر افت تیر بصورت تصاعدی افزایش دارد( و البته با شتاب و آهنگ ثابت ) ، اگر گلوله ای رسام را برای یک هدف در 1000 متری شلیک کنید از منظر تیر انداز خواهید دید گلوله با یک شتاب کند شونده صعود میکند و لحظه ای در سقف پرواز خود ثابت میماند و سپس با شتاب تند شونده ای سقوط و یا به عبارت دیگر افت میکند و در مسافت های بلند مانند لانگ رنج ، سقف پرواز گلوله به 10 الی 15 متر هم می رسد و زمان پرواز گلوله از شلیک تا هدف به 2 تا 3 ثانیه هم میرسد ودر این گونه مسافت ها امکان ندارد تیر انداز بتواند با میلدات تصحیح افت تیر کند و لذا لزوم کالیبراسیون دوربین و هم محور کردن آن بجای صفر کردن دوربین یک ضرورت انکار ناپذیر است که در پست های بعدی به مبحث هم محور کردن در دوربین های تکتیراندازی نظامی میر دازیم. و در نهایت روشی را که میتوان دوربین تاکتیکال جنرال را برای سلاح خود کالیبره کرد را پیگیری میکنیم.
ادامه دارد........
قبل از آنکه مبحث هم محور کردن در سلاح تکتیراندازی را مطرح کنیم لازم است که شرایط یک تکتیرانداز را صرفا فقط از نظر هدف گیری و شلیک و شرایط بالستیک که برای شلیک گلوله توسط یک اسنایپر حرفه ای ایجاد میشود را تحلیل کنیم.
دوستان توجه داشته باشند در این تحلیل ما کاری به استتار و دیگر ملزومات اسنایپر نداریم فقط از منظر هدف گیری و افت تیر و شلیک از ناحیه اسنایپر موضوع را بررسی میکنیم
در میدان جنگ یک اسنایپر وقتی برای محاسبات بالستیک گلوله ندارد و لذا باید از سیستمی بهره ببرد که کمترین زمان را برای هدف گیری و شلیک صرف کند ، پس بنابر این کار یک تکتیرانداز در میدان جنگ محدود میشود به تخمین مسافت ،قرار دادن طبلک برد دوربین روی مسافت مورد نظر ، هدف گیری با مرکز رتیکل و آتش و البته ناگفته نماند که دریفت باد را هم با طبلک سمت و یا خط (یا خطوط افقی رتیکل دوربین ) افقی دوربین تصحیح نماید که در این صورت تکتیرانداز نیاز مند دوربینی میباشد که با سلاح طوری کالیبره باشد که نیازمند شمردن کلیک طبلک نباشد به عبارت دیگر اصلاح افت تیر در مسافت های مختلف بر روی طبلک برد از قبل پیش بینی شده باشد .
در واقع تکتیرانداز در هر مسافتی که بخواهد هدف را بزند بلافاصله با قرار دادن طبلک دوربین روی مسافت هدف، دوربین خود را برای آن مسافت صفر کرده و بعد اقدام به شلیک میکند یعنی دوربین اسلحه تکتیرانداز قابلیت صفر شدن در تمام مسافت ها را با چرخاندن طبلک برد در هر مسافتی را دارد.
در این حالت است که دوربین کالیبره شده تکتیرانداز در هر زومی که باشد مرکز رتیکل آن در هر مسافتی صفر است و تیرانداز نگران خطا در زوم های متفاوت نیست زیرا شاخص هدف گیری مرکز رتیکل است نه میلدات دوربین ، به همین دلیل است که معمولا اینگونه دوربینها که کاملا بصورت اختصاصی برای اسلحه ای با کالیبر معین و گرین معین کالیبره شده اند دارای میلدات نمی باشند و میلبار هایی که در این گونه دوربین ها تعبیه شده صرفا برای تخمین مسافت است نه شاخص هدف گیری.
بنابر این صفر کردن در این حالت معنی ندارد و اصطلاح هم محور کردن برای این دوربین های کالیبره شده کاملا گویای روش تنظیم آن با سلاح است که در پست بعدی به آن میپردازیم.
ادامه دارد.......
در راستای ادامه مبحث هم محور کردن دوربین با سلاح تکتیر اندازی در این پست روش و تکنیک آنرا پیگیری میکنیم
دوستان توجه داشته باشند که این کار همانطور که قبلا هم ذکر شد در صورتی امکان پذیر است که دوربین برای سلاح ازنظر کالیبر و گرین گلوله کاملا کالیبره شده باشد در غیر این صورت هر گونه تلاشی برای هم محور کردن دوربین با سلاح بی معنی و بی اثر خواهد بود.
برای توضیح این روش سلاح معروفی که اکثر دوستان با آن آشنایی کامل دارن را به عنوان مثال ذکر میکنیم و برای دیگر سلاح های تک تیر اندازی روش همین است و اصول کلی آن در تمام سلاح ها یکسان است.
ما روش هم محور کردن SVD را توضیح میدهیم دوستان با درک درست آن هم محور کردن بقیه سلاح های دیگر را بخوبی درک خواهند کرد.
به طور کلی در صورتیکه با هر سلاحی مثلا در مسافت معینی به سیبل شلیک کنید قطعا گلوله ها به صورت گروپ در سیبل نسبت به همدیگر بر خورد خواهند کرد خوب این نکته را همه میدانیم و طبعا هرچه که تیراندازی با دقت بیشتری انجام شود و در عین حال سلاح هم دقت بالاتری داشته باشد این گروپ کوچکتر خواهد بود .
حال نکته مهم این است که در صورت شلیک 3 تیر ، در صورتیکه این سه شلیک دقیق انجام شود محل برخورد گلوله ها در سیبل یک مثلث را تشکیل میدهند حال هر چقدر این مثلث به مثلث متساوی الاضلع نزدیکتر باشد تیر اندازی با دقت بالاتری انجام شده و هر چقدر این مثلث کوچکتر باشد معنی آن اینست که سلاح دقیق تری در اختیار داریم البته بدیهی است که با بالاتر رفتن مسافت تیر اندازی مثلث هم بزرگتر خواهد شد و ملاک ما برای هم محور کردن به لحاظ نقطه برخورد گلوله ها همین مرکز مثلث خواهد بود.
حال فرض کنید با svd سه گلوله در مسافت 200 متری شلیک کردیم و یک مثلث متساوی الاضلاع در سیبل تشکیل شده باشد ، حال دقیقا مانند تکنیک صفر کردن دوربین ، با استفاده از طبلک های سمت و برد شاخص هدف گیری دوربین svd را که علامت هشتی اول باشد را به مرکز مثلث بر روی سیبل منتقل میکنیم تا اینجا 90 در صد کار هم محور کردن سلاح انجام شده است و فقط کافی رینگ شماره گذاری روی طبلک سمت را به روی عدد صفر و رینگ شماره گذاری طبلک برد روی عدد 2 که نمایانگر 200 متری است منتقل کرده و در جای خودشان فیکس کنیم.
برای انجام اینکار روی هر طبلک دو عدد پیچ قرار دارد که با شل کردن آنها رینگ های شماره گذاری رو طبلک آزاد شده و براحتی بروی هر عددی قابل انتقال میشوند ،
و بعد از انتقال رینگ طبلکها کافیه پیچها رو مجددا سفت کنید که تا اینجا کار هم محور کردن تمام است و دوربین در تمام مسافت های ممکن صفر است.
در پست بعدی روش کالیبره کردن دوربین های تاکتیکال را با سلاح بررسی میکنیم
ادامه دارد......
هدف از محاسبات بالستیک بدون در نظر گرفتن مقاومت هوا صرفا برای درک درست این فرآیند است چرا ؟ چون تا زمانیکه این فرآیند درست درک نشود ،در درک درست مسیر بالستیک در واقعیت دچار مشگل میشویم هدف از ارسال پست های محاسبات بالستیک صرفا برای روشن تر شدن این مفهوم در پرتابه ها بود وگرنه در واقعیت ، مقاومت هوا به حدی موثر است که چشم پوشی از آن برابر است با عدم اصابت تیر به هدف و ساده ترین اتفاق در مقاومت هوا که بسیار مشهود و ملموسه ایجاد دریفت توسط باده که اهمیت آن بر هیچ کس پوشیده نیست.
همانطور که وعده داده بودم در این پست روش کالیبره کردن دوربین برای سلاح رو برای دوستان شرح میدم که از قدیم گفتن الوعده وفا
دوستان توجه داشته باشند که یک نکته بسیار مهم در مورد دوربین هدفگیری وجود داره که در مورد تمامی دوربین ها صدق میکنه و ربطی به نوع دوربین ،زوم و برند دوربین نداره و اون اینه که در هردوربینی تعداد کلیک تورت و ارزش مقدار اون در دوربینها کاملا مستقل از زوم دوربین میباشد و ارزش هر کلیک در دوربینهای 1/4 موا باهم برابره و هیچ ربطی به ارزش میلدات اونها نداره به عنوان مثال در دو دوربینی مثل سنتر پوینت و هاوک که ارزش میلدات اونها کاملا با هم متفاوته ، ارزش کلیک تورت اونها کاملا با هم برابره و تفاوتی باهم ندارند (البته مدل هایی از دوربین های هاوک که ارزش کلیک تورت اونها همان 1/4 moa است) .
بنابر این برای برد های مختلف که تفاوت ارزش کلیک در چیرگان ثبت شده برای تمامی دوربین هایی که ارزش کلیک 1/4 در واحد moa دارند با هاوک برابره و فرقی با هم ندارند.
با درک این مقدمه حالا به روش کالیبره کردن میپردازیم که بسیار اسان و قابل انجامه.
ابتدا یک کاغذی که دارای برچسب میباشد تهیه میکنیم که اون رو میتونید از لوازم التحریر فروشی تهیه کنید و اون رو به پهنای 5 الی 6 میلیمتر و به طول دقیقا محیط تورت برد ببرید و با دقت به روی محیط تورت برد دوربین منطبق کنید ، طوریکه دقیقا لبه پایینی این نوار کاغذی مقابل درجه های تورت قرار بگیرد ودقیقا از روی درجه های تورت، لبه کاغذ رو با مدادی که نوک ظریف دارد علامت گذاری کنید .
وقتی که کل نوار کاغذ برچسب دار علامتگذاری شد ، شما یک حلقه ای دقیقا مشابه حلقه فابریک تورت دوربین دارید که میتوانید هر بردی رو روی اون ثبت کنید و فقط کافیه تعداد کلیک های هر بردی رو از روی جدول تیر نرم افزار بدست بیارید و روی نوار کاغذی ثبت کنید مثلا اگر دوربین در 20 متری صفر میکنید یکی از درجه ها رو 20 متر علامت گذاری کنید و بقیه مسافتها رو نسبت به 20 متری ،براساس تعداد کلیک تورت برد ، از جدول تیر استخراج کنید ودقیقا با شمارش درجه ها روی نوار کاغذی که هرکدام برابر یک کلیک میباشد رو در جای خود روی نوار بادقت و ظرافت تمام بنویسید .
حالا با دقت نوار را روی تورت برد طوری بچسبانید که درجه های روی تورت با درجه های روی کاغذ دقیقا روبروی هم باشند و حال کافیه که دوربین و سلاح رو روی یک برد دلخواه صفر کنید وبا شل کردن رینگ تورت، اون مسافت مورد نظر را که در اون مسافت دوربین را صفر کرده اید مقابل شاخص تورت برد قرار دهید و رینگ رو در جای خودش ثابت کنید و کار تمام است .
در این حالت دوربین شما با سلاح هم محور شده و کافیه که در هر بردی ،تورت رو روی اون برد قرار دهید وبا مرکز رتیکل در هر زوم دلخواهی هدف خود را بزنید.
و از شر محاسبات میلدات در زوم های مختلف جهت گرفتن افت تیر خلاص شوید .
اگر سلاحتون بادیه با نرم افزار چیرگان این کار رو انجام بدید و اگر سلاحتون گلوله زنیه با نرم افزار استر لاک انجام بدید .
البته نکات ریزی در انجام اون هست که در پست بعدی براتون میگم انشاالله
ادامه دارد.......
در حالت عادی مثلا در یک سلاح 270 در صورتیکه دوربین خودتون رو در فاصله 200 متری صفر کرده باشید صفر نزدیک در حدود 25 تا 30 متری واقع میشه و حالا هرمقدار صفر دور رو در مسافت بالاتر در نظر بگیرید صفر نزدیک به سلاح نزدیکتر و نزدیک تر میشه و بعبارت دیگر هر چقدر زاویه پرتاب یک پرتابه از سطح افق بیشتر بشه صفر نزدیک به سلاح نزدیک تر میشه.
حالا شما حالت خاص پرتاب خمپاره رو در نظر بگیرید که دارای سیستم اپتیکی تحت عنوان زاویه یاب هست که در این حالت زاویه پرتاب از45 درجه بیشتر است که صفر نزدیک مجازی داریم که در واقع عقب تر از دهانه شلیک واقع میشه. والبته هرچقدر زاویه پرتاب رو بیشتر کنید صفر مجازی عقب تر واقع میشه با این تفاوت که تغییرات در اینجا مانند صفر نزدیک حقیقی در سلاح های گلوله زن، در حد چندین متر نیست و تغییرات در اینجا به سانتیمتر و میلیمتر محدود میشه.
البته یک مثال جالبتر هم داریم که در مورد موشک انداز ار پی جی 7 صدق میکنه که یکی از دلایل اینکه دوربین ار پی جی 7 و یا دوربین توپ 106 میلیمتری
از کنار به سلاح متصل هستند همین صفر نزدیک مجازیه چون اگر کاملا بر روی سلاح واقع بشن ، بدنه سلاح مانع دید ایجاد میکنه و این در عمل قابل استفاده نیست.
توجه:
- نقل مطالب سایت فقط با ذکر منبع مجاز میباشد